امارات متحده عربی با شرکت طراح و سازنده خطوط هایپرلوپ، وسیله نقلیهای که گفته میشود در صورت ساخته شدن سریعترین وسیله حمل و نقل جهان خواهد بود، قرارداد همکاری امضاء کرده است.
به نقل از بی.بی.سی، در صورتی که رویای ساخت این وسیله نقلیه فوق سریع به واقعیت بپیوندد، احتمالا نخستین خط هایپرلوپ جهان میان دوبی و ابوظبی ساخته میشود و بدین ترتیب زمان تردد میان این دو شهر اصلی امارات به ۱۲ دقیقه کاهش مییابد.
فناوری ساخت خطوط هایپرلوپ هنوز در مرحله طراحی و آزمایش است و به همین علت، قراردادی که میان امارات و شرکت هایپرلوپ وان امضاء شده، بیشتر توافقی بر سر کلیات ساخت این خط مسافربری است.
بدین ترتیب، بخش اول این قرارداد تنها به بررسی و تحقیق درباره امکان احداث چنین خطی میان دبی و ابوظبی اختصاص دارد.
ایده اولیه ساخت هایپرلوپ از الون ماسک، مهندس نوآور اهل آفریقای جنوبی و مقیم آمریکا است که هم اکنون مدیرعامل شرکتهایی چون تسلا موتورز و اسپیسایکس است. اما ماسک پس از آن که با دفاع از ایده خود، "عملیبودن" ساخت هایپرلوپ را به جامعه مهندسی جهان قبولاند، خود از سرمایهگذاری و فعالیت در این حوزه پرهیز کرد و آن را به دنیای سرمایهگذاران و گروههای اقتصادی واگذار کرد.
ایده اصلی طرح هایپرلوپ این است که واگنی در یک تونل بین دو شهر با حداقل مقاومت سر بخورد. حالت ایده آل این است که هوا از تونل یادشده تخلیه شود اما ایجاد خلا در یک مسیر چند صد کیلومتری کار بسیار دشواری است.
به این ترتیب ماسک میخواهد کمپرسوری را در برابر یک کپسول قرار دهد تا هوا را به پشت آن منتقل کند. بخشی از هوا نیز برای ایجاد یک لایه هوا که واگن روی آن حرکت خواهد کرد، به کار گرفته میشود.
وی میگوید با کمک متخصصان ایرودینامیک و ساخت موتور در شرکت اسپیسایکس و تسلا جزئیات اولیه طرح را آماده کرده است.
یکی از اصلیترین مسیرهایی که هایپرلوپ برای آن طراحی شده، مسیر میان دو ابرشهر سانفراسیسکو و لسآنجلس است که مانند دو شُش اقتصاد آمریکا عمل میکنند.
اگر رویای ساخت هاپیرلوپ عملی شود آن وقت مسافران قادر خواهند بود فاصله میان سانفرانسیسکو و لسآنجلس را در زمانی حدود نیم ساعت طی کنند که حتی کوتاهتر از پرواز هوایی است.
اما پروژه هایپرلوپ، قرار است رویایی را به حقیقت بدل کند که در آن مسافران سوار کپسولهایی میشوند که حداکثر با سرعت حدود 1000 کیلومتر در ساعت داخل یک لوله حرکت میکنند.
در حال حاضر دو شرکت بزرگ سرمایهگذاری یعنی شرکت فناوری حملونقل هایپرلوپ و شرکت هایپرلوپ وان به دنبال ساخت اولین هایپرلوپ هستند که شرکت دوم به تازگی قراردادی با سازمان حملونقل امارات متحده عربی امضاء کرد.
زمان فعلی برای تردد هوایی میان دبی و ابوظبی چیزی حدود یک ساعت است اما هایپرلوپ در صورت به واقعیت پیوستن، این زمان را به ۱۲ دقیقه کاهش خواهد داد.
هایپرلوپ همچنین میتواند زمان سفر میان دبی تا ریاض را تا ۴۳ دقیقه کاهش دهد و سفر بین دوبی و دوحه را هم به زمانی حدود ۲۳ دقیقه برساند.
شرکت فناوری حملونقل هایپرلوپ هم چندی پیش توانست با کشور اسلواکی قراردادی مشابه امضاء کند که هدفش احداث خط هاپیرلوپ میان براتیسلاوا، وین و بوداپست است.
دیوید بیلی، استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد استون در انگلیس معتقد است ایده ساخت خط هایپرلوپ در امارات در قیاس با طرحی که پیشتر برای وصل کردن سانفرانسیسکو و لسآنجلس مطرح شده بود، به دلیل کویری و بدون پیچ و خم بودن آن عملیتر به نظر میرسد.
ناسا در حال آزمایش فناوری ارتباط سریعتر با فضا با استفاده از اشعه ایکس جدید است و با موفقیت این آزمایش، قابلیت ارسال دادهها به فاصلههای بسیار دور با قدرت گیگابایت در ثانیه و حتی سریعتر میسر خواهد شد.
به نقل از ساینس، ناسا بیش از 10 سال بر روی ارتباطات X-ray با حرف اختصاری XCOM تحقیق کرده و اولین ارتباط از این نوع در سال 2007 صورت گرفته است.
ناسا امیدوار است فناوری جدید جایگزینی مناسب برای ارتباطات لیزری باشد و میزان اطلاعات زیاد با قدرت کم ارسال شود. البته XCOM قابلیت نفوذ در پوششهای فرکانس رادیویی بر روی زمین را داشته و همچنین با وسایل فراصوت و فضاپیماها نیز ارتباط برقرار میکند.
فناوری جدید NavCube به چالشهای راهبری در اعماق فضا کمک کرده و با پیوستن آن به پلت فرم محاسبات سریع پرواز SpaceCube و سیستم جهانی موقعیت یابی(GPS) قابلیت پرواز با استفاده از ارسال سیگنالهای پرواز، زمانبندی و موقعیتیابی در محلهایی با سیگنال بسیار ضعیف ارتقا مییابد.
لوک وینتر نیتز سرپرست این گروه تحقیقاتی اظهار کرد: NavCube قابلیت تغییر پذیری زیادی نسبت به نمونه پیشین دارد اما منابع محاسباتی گستردهای نیز دارد. توانایی پردازش سیگنالهای پیشرفته به آن افزوده شده و عملکرد آن بخصوص در نزدیکی ماه و مدارهای آن افزایش یافته است.
SpaceCube و مکانیابی از عوامل با ارزش ناسا محسوب شده و در حال حاضر ترکیب این دو ابزار دیگری برای ناسا هستند.
پروژه کنونی ناسا ساخت سیستم تداخلسنجی کامل در مرکز پروازهای فضایی گودارد است.
یوتیوب قصد دارد از فناوری اچ.دی.آر(HDR) به منظور بهبود کیفیت ویدیوها استفاده کند.
به نقل از ورج، این وبگاه بارگذاری و تماشای فیلم قصد دارد این فناوری را برای زندهتر و واقعیتر کردن فیلمهایش اضافه کند.
فناوری دامنه داینامیک بالا یا اچدیآر به ارائه طیف گستردهتری از رنگ و سطوح بیشتری از تاریکی و روشنی در تصاویر میپردازد. این ویژگی امکان میدهد که کنتراست تصاویر بیشتر شده و جزئیات بیشتری در آنها دیده شود.
البته کاربران برای مشاهده این تصاویر بهبود یافته نیازمند یک صفحه نمایش سازگار با این فرمت هستند.
در حال حاضر، اکثر تلویزیونهای 4K، از این فرمت پشتیبانی میکنند. اما این موضوع در مورد نمایشگر رایانهها و لپتاپها صدق نمیکند و به سختی میتوان مدلی از آنها در بازار یافت که مجهز به چنین قابلیتی باشند.
مضاف بر اینکه تولیدکنندگان بالقوه این ویدیوها نیز، لازم است دوربین و نرمافزارهای تدوین سازگار با اچدیآر در اختیار داشته باشند.
ولی نرمافزارهای سادهتری که کاربرانشان بیشتر مصرف کنندگان عادی و نه لزوماً حرفهای هستند، هنوز در این باره اقدامی نکردهاند. بهترین مثال در این زمینه، ابزار داخلی یوتیوب برای تدوین ویدیو است که در حال حاضر امکان کار با فرمت اچدیآر را ندارد.
با این حال، انتظار میرود که اقدام اخیر یوتیوب در میان مدت، به همهگیر شدن و جا افتادن اچدیآر کمک قابل توجهی کند.
دانشمندان یک جهش ژنی در گروهی از افراد مبتلا به اوتیسم را شناسایی کردند که میتواند مانع از توسعه ارتباطات مغزی شده و فعالیت مغز را کند نماید.
به نقل از مدیکال نیوز تودی، این کشفی است که میتواند به ایجاد داروهای جدید برای درمان اوتیسم در نطفه منجر شود.
از اوایل سال 2000، شیوع اوتیسم در ایالات متحده تقریبا 120 درصد افزایش یافت و از هر 68 کودک در حال حاضر 1 نفر به این اختلال رشدی مبتلا هستند.
بیماری اوتیسم که مشخصههای آن رفتارهای تکراری و مشکلات در مهارتهای ارتباطی و اجتماعی است در میان پسران حدود 4.5 برابر بیشتر از دختران است.
شروع اوتیسم قبل از سن سه سالگی رخ داده و تا آخر عمر یک فرد طول میکشد .برخی از کودکان در چند ماه اول زندگی دارای نشانههای این اختلال هستند، در حالیکه برای دیگران علایم تا دو سال و یا بعد از آن ظاهر نمیشود.
در حال حاضر هیچ درمانی برای اوتیسم یا مقابله با علائم اولیه آن وجود نداشته و تنها میتوان از درمانهای رفتاری و داروهایی که میتواند عملکرد را بهبود بخشد استفاده کرد.
با این حال محققان از دانشگاه مک مستر کانادا بر این باورند که یک گام به توسعه دارویی که میتواند به صورت ریشهای با اوتیسم مبارزه کند نزدیک تر شدند.
آنها موفق به شناسایی یک جهش در یک ژن به نام DIXDC1 شدند که موجب اختلال در رشد سیناپس و مانع از فعالیت مغز میشود.
سیناپسها ساختارهایی هستند که سیگنالینگ بین سلولهای عصبی را فعال میکنند. اختلال در این سیگنالینگ میتواند عملکرد طبیعی مغز را مختل کرده و در نهایت به مشکلات رشد منجر شود.
در زیر مجموعه ای از افراد مبتلا به این اختلال، محققان اختلالی در ژن DIXDC1 را شناسایی کردند که پروتئینDIXDC1 را از آموزش سلولهای مغز برای تشکیل سیناپس باز میدارد.
محققان دریافتند که برخی از افراد مبتلا به اوتیسم دارای این جهش هستند که باعث غیرفعال شدن DIXDC1 شده و در نهایت سیناپسها نابالغ باقی مانده و فعالیت مغز در آنها کاهش مییابد.
محققان امیدوارند که این یافتهها به توسعه داروهای جدیدی منجر شود که درمان علائم اصلی اوتیسم را در پی خواهد داشت.
یک پژوهش جدید نشان میدهد که اختلالات ژنتیکی میتواند در اوایل پنج هفتگی حاملگی با انجام یک تست پاپ اسمیر ساده مشخص شود.
به نقل از لایو ساینس، به گفته محققان این پژوش روشهای فعلی برای غربالگری جنین در جهت تشخیص اختلالات ژنتیکی تهاجمی بوده و تا زمانیکه زن به 9 تا 12 هفتگی بارداری نرسد نمیتوان از آنها استفاده کرد.
پاپ اسمیر یک نوع تست است که در آن نمونه کوچکی از سلولهای دهانه رحم برداشته میشود.
یافتههای جدید نشان میدهد که پاپ اسمیر میتواند یک روز به پزشکان در جهت تشخیص و درمان نوزادان با بیماریهای ژنتیکی کمک کند.
به گفته محققان این پژوهش اختلالات ژنتیکی مانند تالاسمی، بیماریهای خونی و کم خونی داسی شکل، خیلی رایج نیستند اما هنوز هم یک مشکل عمده سلامت و بهداشت محسوب میشوند.
تشخیص اختلالات ژنتیکی در اسرع وقت امری بسیار مهم است زیرا پزشکان پس از آن میتوانند شروع به درمان کرده و برخی از این اختلالات را قبل از تولد درمان کنند.
به گفته این پژوهشگران، به عنوان مثال، اختلال ژنتیکی به نام هیپرپلازی مادرزادی آدرنال که برعملکرد غدد آدرنال تاثیر میگذارد و در برخی موارد جان جنین را تهدید میکند، میتواند در حالی که جنین هنوز در رحم مادر است درمان شود.
با این حال، تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه درمان در دوران جنینی بهتر است یا پس از تولد، مورد نیاز است.
در این پژوهش جدید، محققان از روش پاپ اسمیر قبل از تولد در یک گروه از 20 زن سالم که بین پنج تا 19 هفته بارداری بودند استفاده کردند.
در این روش، محققان سلولهای جفت در داخل رحم مادر را گرفته که این سلولهای جفت دارای محتویات دی.ان.ای از جنین هستند.
محققان این سلولها را آزمایش کرده و قادر به شناسایی و تجزیه و تحلیل پروفیلهای ژنومی دقیق از جنین بودند.
این مطالعه نشان دهنده این نبود که تمام جنینهای این پژوهش دارای اختلال ژنتیکی هستند. همچنین هیچگونه عوارض جانبی ناشی از انجام این روش در زنان باردار گزارش نشد.
به گفته این پژوهشگران، یکی از مزایای استفاده از تست پاپ اسمیر به عنوان آزمایش پیش از تولد این است که نسبت به روشهای متداول فعلی کم تهاجمی است.
به گفته این پژوهشگران، روشهای رایج فعلی شامل نمونه برداری مستقیم از جفت و یا از مایعی که جنین در حال رشد را احاطه کرده بوده که در برخی موارد با خطر سقط جنین همراه است.
با این حال، این پژوهش در مقیاس کوچک انجام شده و محققان برای اثبات قطعی آن نیازمند انجام تستهای دوران بارداری در تعداد زیادی از زنان هستند.
یافته های این پژوهش در Science Translational Medicine به چاپ رسیده است.
نور خورشید برای سلامتی مهم است. البته تاثیر نور خورشید بر سلامتی، موضوع جدیدی نیست. با این حال، طبق تحقیقی که در دانشگاه بریگهام یانگ (Brigham Young University) انجام شده است، مشخص شده که میزان ساعات روز تاثیر بیشتری بر خلق و خوی افراد دارد. آن طور که این تحقیق نشان میدهد، طول روز، یعنی زمان بین طلوع و غروب آفتاب، بر سلامت ذهنی و احساسی نیز تاثیر زیادی میگذارد.
شاید دمای بالا و هوای گرم در طور روز شما را اذیت کند، یا حتی آلودگی هوای شدید و یا آسمان ابری را تجربه کنید، اما این موضوع لزوما باعث عصبی شدن شما نمیشود. تا زمانی که به میزان کافی در معرض نور خورشید باشید، میزان استرس احساسی شما در حد نرمال باقی خواهد ماند. پس اگر در معرض آفتاب نباشید، پریشانی شما بیشتر خواهد شد. این موضوع نه تنها برای افرادی که اختلال رفتاری فصلی دارند، بلکه برای جمعیت بالینی نیز صادق است. مارک بیجر (Mark Beacher)، پروفسور بالینی و روانشناس برجسته از بخش مشاوره و خدمات روانشناختی دانشگاه بریگهام در این باره میگوید:
یکی از قسمتهای شگفتانگیز تحقیق همین است. مردم اغلب گمان میکنند که در روزهای بارانی یا در روزهایی که آلودگی هوا بالا است، دچار استرس بیشتری میشوند. اما هیچ مدرکی برای اثبات این موضوع پیدا نکردیم. ما در مورد میزان تابش خورشید، یا میزانی از نور خورشید که به زمین برخورد میکند تحقیق کردیم، ملاکهای دیگری مانند روزهای ابری و روزهای بارانی و میزان آلودگی خورشید را هم بررسی کردیم، اما به طور عجیبی هیچ ارتباطی بین آنها و میزان استرس پیدا نکردیم. با این حال تنها موردی که تاثیر قابل ملاحظهای بر سلامت روحی دارد، میزان ساعات بین طلوع و غروب آفتاب است.
روانشناسان باید آگاه باشند که در طول پاییز و زمستان که طول روز کاهش مییابد، مراجعان بیشتری در پی مراجعه به آنها خواهند بود. در این دوره از سال، میزان اختلال احساسی و رفتاری بین افراد افزایش پیدا میکند و اقدامات پیشگیرانه برای هر مورد به طور جداگانه باید انجام گیرد.
نتایج این تحقیقات در مجله اختلالات عاطفی (Journal of Affective Disorders) چاپ شده است. این مقاله با یک گفتگوی عادی شروع شده است که در ادامه باعث تحریک کنجکاوی بیجر میشود. لارنس ریز (Lawrence Rees)، استاد فیزیک در دانشگاه بیگهام یانگ اینطور میگوید:
مارک و من سالهاست دوست و همسایهی یکدیگر هستیم و اغلب با اتوبوس به محل کارمان میرویم. در واقع ما هم مثلا بقیهی مردم گفتگوهای کوتاهی میکنیم، کلاسها چطور پیش میره؟ این ترم چطور بوده؟ آب و هوا را میبینی، و گفتگوهایی از این دست. در یک روز تقریبا توفانی، از مارک پرسیدم که این روزها باید مراجعان بیشتری داشته باشد. او گفت که مطمئن نیست و آماری در ذهنش وجود ندارد.
همینجا ایدهای به ذهن ریز خطورکرد. به عنوان پروفسور فیزیک، او به اطلاعات هواشناسی منطقه پراوو (Provo) دسترسی داشت. از طرف دیگر مارک بیجر نیز به اطلاعات مربوط به سلامت احساسی افراد در این منطقه دسترسی داشت.
بیجر میگوید:
ما فهمیدیم که به یک سری از اطلاعات دسترسی داریم که افراد زیادی به آن، این دسترسی را ندارند. ریز گفت که من اطلاعات هواشناسی را دارم، من هم گفتم اطلاعات درمانی را دارم. ما توانستیم با ترکیب دو منبع اطلاعاتی، پایههای این تحقیق را بنا کنیم.
سپس دنیس اگت (Dennis Eggett)، پروفسور متخصص در آمارشناسی نیز وارد پروژه شد. او با توسعهی برنامهای برای تحلیل دادهها، کارهای آماری مطالعه را انجام داد. مطالعاتی در گذشته برای بررسی تاثیر آب و هوا بر روحیهی افراد انجام شده بود که نتایج متناقضی را به همراه داشتند. بیجر با ذکر دلایلی توضیح میدهد که چرا تحقیق آنها بر مطالعات پیشین برتری دارد:
در این مطالعه، متغیرهای هواشناسی زیادی مانند میزان تابش نور خورشید، سرعت باد، سردی باد، دما، میزان بارش باران و غیره مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. اطلاعات هواشناسی درست در مکان و زمانی که مراجعهکنندگان به مراکز درمانی حضور داشتهاند، تجزیه و تحلیل شدهاند.
این مطالعه به جای تمرکز بر عموم مردم، بر روی جمعیت بالینی متمرکز بوده است. در این مطالعه به جای استفاده از آمار خودکشی و یا آزمونهای آنلاین، از معیارهایی برای سنجش جنبههای مختلف سلامت روانی افراد استفاده کرده است که حاصل تجربیات درمانی بر روی بیماران است.
اطلاعات هواشناسی از طریق ایستگاه هواشناسی فیزیک و نجوم، اطلاعات مربوط به آلودگی هوا از سازمان حفاظت از محیط زیست ایالات متحده و اطلاعات سلامت روانی نیز از مرکز خدمات روانشناسی و مشاورهای دانشگاه بریگهام یانگ به دست آمده است.
دانشمندان تابش کیهانی بازمانده از انفجار بزرگ را مورد بررسی قرار دادهاند. هدف آنها از این بررسی در واقع پایان دادن به بحثهایی بوده که به مدت طولانی دانشمندان را به خود مشغول کرده است؛ بحثهایی بر سر اینکه آیا جهان هستی در تمام جهات دارای حالت یکسانی است یا اینکه جهان هستی روی نوعی محورهای اسپینی (چرخش به دور خود) قرار گرفته است؟
به نظر میرسد در جهان ما که با سرعت نیز در حال گسترش است، هیچ «ترجیحی» در رابطه با جهت گسترش وجود ندارد. به عبارتی جهان هستی در همهی جهتها دقیقا با نرخ یکسانی در حال انبساط است. در حالی که این یافته میتواند خبر خوبی برای مدلهای کیهانشناسی فعلی ما باشد، از سویی نیز خبری بد برای راه حلهای موجود فعلی برای معادلات معروف میدان آلبرت اینشتین تلقی میشود. اما بهتر است پیش از اینکه به سراغ تشریح یافتههای جدید دانشمندان برویم، ابتدا سری به دانستههای قبلی خودمان و اطلاعات پسزمینهی پیرامون این موضوع بزنیم.
برای سالهای طولانی دانشمندان چنین استدلال کردهاند که جهان هستی میتواند تنها به یکی از این دو حالت عمل کند: حالت نخست این است که جهان هستی هم میتواند همگن و ایزوتروپیک باشد که به معنی این خواهد بود که اساسا در تمام جهات یکسان است؛ یا اینکه میتواند ناهمسانگرد باشد؛ به این معنی که ممکن است از بیرون یکنواخت به نظر برسد، اما در واقعیت و در اعماق لایههای آن دارای یک تمایل یا «ترجیح» به سوی جهتی خاص باشد.
برای اینکه از پدیدهی ناهمسانگردی (anisotropy) بتوانیم یک ذهنیت روشن به دست آوریم، میتوانیم در ابتدا یک بلور الماس را در نظر بگیریم. همان طور که آدریان چو (Adrian Cho) نیز برای برای Science magazine توضیح میدهد، یک کریستال الماس دارای تراکم یکنواخت است، اما اتمهای آن همگی در جهتهای خاصی مرتب شدهاند.
حال اجازه دهید تا یک تکه چوب را در نظر بگیریم. با وجود تمام برجستگیهای سطحی و چینهایی که در بخش بیرونی آن وجود دارد، ولی چوب فقط یک ماده است و ما آن را به عنوان یک بلوک یکنواخت از چوب میشناسیم. اما واقعیت این است که استحکام آن در راستای طولی نسبت به راستای عرضی آن بیشتر خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر چیزی ناهمسانگرد باشد، آنگاه مادهی مذکور زمانی که در جهات مختلف اندازه گیری میکنیم، دارای مقادیر مختلفی برای یک ویژگی خاص فیزیکی خواهد بود.
ایدهی ناهمسانگرد بودن جهان هستی در پاسخ به نشانههای به دست آمدهی خاصی بود که بر مبنای آنها این احتمال مطرح شده بود که شاید جهان هستی به آن اندازهای که ما همواره میپنداشتهایم، همگن و ایزوتروپیک نبوده باشد. اما در حال حاضر و با یافتههای اخیر به نظر میرسد که فرضیهی جهان ناهمسانگرد دارای مشکلات بسیار بزرگتری است.
چندین قرن پیش و در سال ۱۵۴۳، نیکلاس کوپرنیک ثابت کرد که زمین مرکز جهان نیست. وی در آن زمان تنها با اشاره به اینکه سیارهی ما در حال گردش به دور خورشید است، توانست گفتهی خود را اثبات کند و به هیچ تحلیل دیگری متوسل نشده بود. چو در این باره میگوید:
آن مشاهده در آن زمان باعث تولد اصل کوپرنیک شد که بر پایهی آن ما هیچ نقطهای را در بینهایت نداریم و در یک جهان بدون مرکز هستیم. در اوایل قرن بیستم و با ظهور نظریهی نسبیت عام آلبرت اینشتین و انجام این مشاهده که جهان هستی در تمام جهات در حال گسترش است، ایدهی کوپرنیک نیز تکامل یافته و به یک اصل کیهانی تبدیل شد. اصلی که بر مبنای آن فرض میشود جهان هستی در همه جا و در همهی جهات یکسان است.
فرضیهی فوق منطقی و مشخص است و ما تقریبا هر مدل کیهانشناسی اخیری را که ساختهایم، بر پایهی این فرضیه ایجاد کردهایم. به عبارتی در همهی مدلهایی که برای توضیح بیگبنگ ارائه شدهاند و در این مدل به انبساط جهان هستی و سایر مناسبات موجود در آن پرداخته شده، همگی بر این فرض استوار بودهاند که جهان ما یک جهان ایزوتروپیک است. اما در طول دههی گذشته، برخی جزییات خاص پیرامون آن باعث شده تا فرض فوق به نوعی با شک و تردید همراه باشد.
همانطور که چو هم در این باره توضیح داده است، زمانی که شما ماده را در یک مقیاس کوچک در نظر بگیرید، به طور مساوی در سراسر جهان توزیع نخواهد شد. به عنوان مثال، سیستمهای ستارهای، کهکشانها، و خوشههای کهکشانی در سرتاسر جهان در تودههای تصادفی پراکنده شدهاند و دانشمندان پیشنهاد کرده اند که شاید وجود چنین حالتی در جهان به این معنی باشد که نوعی از نیرو یا جریان جهتدار وجود داشته باشد که آنها را به موقعیتهای کنونیشان سوق دادهاند. چو در این باره میگوید:
آنها بر این باورند که این حالت ناشی از آن است که جهان هستی به صورت یک سوپ همگن از ذرات زیراتمی در انفجار بزرگ متولد شده است. هنگامی که جهان تحت یک رشد نمایی و فورانی موسوم به تورم کیهانی قرار گرفت، نوسانات کوانتومی کوچک در آن سوپ کیهانی مذکور تا اندازهی عظیمالجثهای در قیاس با حالت نخست گسترش یافتهاند و همین گسترش در ادامه منجر به ایجاد تغییرات چگالی شده که باعث ایجاد کهکشانها شدهاند.
مدل استاندارد ما در کیهان شناسی بر این فرض ساخته شده است که این تغییرات تنها در مقیاس بسیار کوچک مهم هستند و اثرات آنها در بزرگترین مقیاسها ناچیز است. اما اگر جهان مانند یک کریستال الماس بوده باشد و یک جهت ترجیح داده شدهی ذاتی برای کل ساختار آن وجود داشته باشد و این جهت بدون در نظر گرفتن اینکه شما چقدر از دورتر به آن نگاه کنید هم برقرار باشد، در آن صورت برداشت ما چه خواهد بود؟
در اینجاست که فرضیهی ناهمسانگردی خود را نشان میدهد و باورهای پیرامون آن نیز پیشتر و در سال ۲۰۰۰ قوت بیشتری به خود گرفتند. این اتفاق زمانی رخ داد که فضاپیمای کاوشگر WMAP ناسا توانسته بود برجستگیهای عجیبی را در تابش زمینهی کیهانی پیدا کند که هیچ کس قادر به توضیح علت آن نبود.
در واقع، منطقهای در جهان ما وجود دارد که بسیار سردرگمکننده است، برخی دانشمندان به معنای واقعی کلمه آن را محور شرارت نامگذاری کردهاند! اما بسیاری از دانشمندان نیز آن را به عنوان یک اتفاق آماری رد کردهاند.
برای پی بردن به بهترین گزینهی محتمل دربارهی جهان ما، کیهانشناسان از دانشگاه کالج لندن در انگلستان تصمیم گرفتند تا به قدیمیترین شکل تابش در جهان که تابش زمینهی کیهانی یا CMB است، نگاه دقیقی داشته باشند. این تابش را به عنوان پستاب انفجار بزرگ میشناسیم.
آنها سعی کردند تا به جای گشتن به دنبال موارد عدم تعادل در CMB، همانند کاری که در تعبیر محور شرارت استفاده شده بود، به دنبال شواهدی برای جهت ترجیح داده شدهی جهان هستی برای روند انبساط خود بگردند. یکی از اعضای تیم، دانیلا سعاده (Daniela Saadeh) در گفتگو با مت ویلیامز از Universe Today در این باره گفت:
ما درجه حرارت و قطبیدگی پس زمینهی مایکروویو کیهانی (CMB) را که تابش بازمانده از انفجار بزرگ است، با استفاده از دادههای به دست آمده از ماموریت پلانک مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. ما تابش زمینهی کیهانی واقعی را با پیشبینیهای خودمان از آن چیزی که این تابش در یک جهان ناهمسانگرد میتواند به نظر برسد، مورد مقایسه قرار دادیم. ما پس از این پژوهش به این نتیجه رسیدیم که هیچ مدرکی برای این الگوها وجود ندارد و این فرض که جهان هستی در مقیاسهای بزرگ به صورت ایزوتروپیک است در واقع فرضیهی خوب و معقولی ارزیابی میشود.
تیم پژوهشی در پایان پژوهشهای خود به یک برآورد رسیدند. آنها تخمین زدهاند که شانس اینکه جهان ما دارای یک جهت خاص و به تعبیری ترجیح داده شده برای انبساط باشد، به میزان ۱ در ۱۲۱ هزار است. این تخمین در واقع به خودی خود بهترین پشتیبانی است که میتواند برای تایید فرضیهی فعلی ما دربارهی یک جهان ایزوتروپیک وجود داشته باشد. سعاده همچنین در گفتگو با چو از ساینس نیز گفت:
برای اولین بار است که ما واقعا فرضیهی ناهمسانگردی را میتوانیم حذف کنیم. پیش از این فرضیهی فوق را به عنوان فرضیهای که هنوز مورد بررسی دقیق قرار نگرفته به حساب میآوردیم.
تصویر زیر همچنین تابش پس زمینه کیهانی را نشان میدهد. یک جهان ناهمسانگرد میتواند الگوهای خاصی در تابش زمینهی کیهانی از خود به جای بگذارد (همانند تصویر دوم). اما تابش زمینهی کیهانی در واقع به نظر می رسد که مانند تصویر اول باشد که کاملا به صورت تصادفی شکل گرفته است.
همان طور که در در Universe Today هم اشاره شده، این یافته شاید کمی ناامید کننده باشد، چرا که جهانی که همگن و همسانگرد نباشد در واقع تنها گزینهای است که میتواند راه حلهای ما برای حل معادلات میدان اینشتین را پشتیبانی کند. معادلات میدان اینشتین در نظریهی نسبیت عام خود مجموعهای از ۱۰ معادله هستند که برهمکنش اساسی گرانش را به عنوان یک نتیجه از فضازمانی که توسط ماده و انرژی انحنا میگیرد، تشریح میکنند.
راه حلهای یاد شده توسط ریاضیدان ایتالیایی لوئیجی بیانچی (Luigi Bianchi) در اواخر قرن ۱۹ پیشنهاد شده است و وجود یک جهان ناهمسانگرد را به نوعی مجاز میشمارد. اما در صورتی که آن فرض برقرار نباشد، ما احتمالا باید به دنبال یک راه کاملا جدید برای توضیح نتایج معادلات میدان اینشتین باشیم.
اما این چشمانداز به مراتب دارای پیچیدگی کمتری نسبت به چشماندازهایی است که شواهد موجود در آنها به طور شتابزدهای به جهان ناهمسانگرد اشاره میکنند و در ادامه نیز ما را به این نتیجه میرسانند که باید در تمام مدلهای استانداردی که تا به امروز از کیهانشناسی داشتهایم، تجدید نظر کنیم. پس با همهی این تفاسیر باید یافتهی اخیر را به عنوان یک پیروزی و دستاورد خوب قلمداد کنیم. سعاده در این باره گفت:
در ۱۰ سال گذشته، بحثهای قابل توجهی وجود داشته؛ دربارهی اینکه آیا نشانههایی از ناهمسانگردی در مقیاس بزرگ در تابش زمینهی کیهانی میتواند وجود داشته باشد یا خیر.
اگر جهان ناهمسانگرد بود، ما نیاز به تجدید نظر در بسیاری از محاسبات خودمان دربارهی تاریخ کیهان و محتوای آن پیدا میکردیم. دادهی باکیفیت بالای پلانک در یک فرصت طلایی برای انجام بررسی سلامت مدل استاندارد کیهانشناسی به کار آمدند و خبر خوب بررسی اخیر هم در نهایت این بود که مدل استاندارد موجود کاملا ایمن است. نتایج این پژوهشها در ژورنال Physical Review Letters به انتشار رسیده است و نسخهی پیش از انتشار آن نیز در arXiv.org در دسترس علاقمندان قرار گرفته بود.
به لطف یافتههای جدید محققان وزارت انرژی آمریکا در آزمایشگاه ملی Pacific Northwest، ممکن است در آیندهای نزدیک بتوان فاضلاب شهری را به نفت خام تبدیل کرد.
تکنولوژی استفاده شده در فرآیند تبدیل جدید که روانگرایی هیدروترمال (HTL) نام دارد، در واقع تقلیدی از روش طبیعی زمین (با استفاده از دما و فشار بالا) برای تولید نفت خام است؛ با این تفاوت که روش ما انسانها به جای چندین میلیون سال، تنها چند دقیقه طول خواهد کشید. محصول به دست آمده توسط این روش که به بیو نفت (biooil) مشهور است، بسیار شبیه به نفت خامی است که از زمین استخراج میکنیم و تنها مقادیر کمی آب و اکسیژن اضافه نیز در آن وجود خواهد داشت. این نفت مصنوعی را میتوان با استفاده از روشهای متداول پالایش نفت معمولی، تصفیه و استفاده کرد.
تصفیهخانههای فاضلاب در سرتاسر آمریکا، روزانه به طور متوسط ۱۲۸ میلیارد لیتر فاضلاب را تصفیه میکنند. با این مقدار فاضلاب شهری میتوان سالانه ۳۰ میلیون بشکه نفت خام تولید کرد. دانشمندان تخمین میزنند که در صورت عملی شدن تولید نفت خام با استفاده از این روش، هر فرد تنها با قضای حاجت میتواند سالانه ۲ تا ۳ بشکه نفت خام تولید کند.
تا پیش از این تصور بر این بود که فاضلاب (یا به بیان دقیقتر لجنِ فاضلاب) به دلیل داشتن رطوبت بالا برای تولید زیست سوخت مناسب نیست. در روش پیشنهادی جدید، دانشمندان با از میان برداشتن نیاز به خشک کردن لجن فاضلاب، مصرف انرژی در فرآیند تولید سوخت را بسیار کاهش داده و در نتیجه آن را مقرون به صرفه کردهاند. روش HTL این پتانسیل را دارد که بتوان برای تبدیل دیگر مواد زیستی مرطوب (مانند ضایعات کشاورزی) به نفت نیز از آن استفاده کرد.
فضولات انسانی در روش HTL برای تبدیل شدن به نفت ابتدا به ترکیبات شیمیایی سادهتر تجزیه خواهند شد. ترکیب به دست آمده سپس تحت فشار ۲۰۰ اتمسفر (صد برابر بیشتر از فشار لاستیک ماشین) قرار خواهد گرفت. لجن تحت فشار سپس وارد رئاکتوری با دمای ۳۵۰ درجهی سانتی گراد میشود. در نهایت گرما و فشار باعث خواهند شد تا مواد زائد فاضلاب شهری به نفت خام و آب مایع تبدیل شوند.
کورنی درنان، مسئول تحقیقات روی انرژیهای زیستی در لابراتوار Pacific Northwest میگوید:
کربن زیادی در فاضلاب شهری وجود دارد و جالب است که میزان چربی موجود در آن نیز به طرز قابل توجهی بالا است. به نظر میرسد که چربی یا لیپیدها، فرآیند تبدیل دیگر مواد موجود در فاضلاب مانند دستمال توالت به نفت خام را تسهیل میکنند. چربی همچنین باعث میشود لجن به راحتی درون رئاکتور حرکت کند و در نهایت باعث تولید نفت خام با کیفیت بالایی شود که میتوان پس از پالایش آن را به بنزین، گازوئیل و سوخت جت تبدیل کرد.
علاوه بر تولید سوخت، روش HTL با برطرف کردن نیاز به دفع ضایعات باقیمانده از فرآیند تصفیهی فاضلاب شهری، به شهرداریها در صرفه جویی منابع کمک خواهد کرد. درنان همچنین میگوید:
بهترین ویژگی این فرآیند، سادگی آن است. رئاکتور مورد استفاده، تنها یک لولهی سادهی داغ و تحت فشار است. ما در شش سال گذشته با سرعت بخشیدن به تکنولوژی تبدیل هیدروترمال توانستهایم به فرآیندی پایدار و مقیاسپذیر برسیم که با استفاده از آن میتوان ضایعات زیستی مرطوب مانند لجن فاضلاب را به نفت خام تبدیل کرد.
بنیاد مستقل Water Environment & Reuse نیز پس از ارزیابی روش HTL اعلام کرده است که تکنولوژی استفاده شده در این روش از پتانسیل بالایی برای بازیافت مواد جامد موجود فاضلاب شهری برخوردار است. در گزارش این بنیاد آمده است که فرآیند جدید با تبدیل ۶۰ درصد کربن موجود در لجن فاضلاب به نفت خام، بسیار بهینه عمل میکند.
آزمایشگاه Pacific Northwest برای اجرای آزمایشی طرح تبدیل فاضلاب به نفت، امتیاز استفاده از تکنولوژی خود را به شرکت آب و برق ونکوور کانادا داده است. درل موساتو، رئیس شرکت آب و برق ونکوور میگوید:
ما امیدواریم که بتوانیم اولین تصفیهخانهی آمریکای شمالی باشیم که از روش HTL برای تبدیل فاضلاب به سوخت استفاده میکند. هزینهی پروژهی آزمایشی بین ۸ تا ۹ میلیون دلار [کانادا] است که شرکت آب و فاضلاب ونکوور نیمی از این هزینه را تامین خواهد کرد.
پس از تامین منابع مالی، فاز اجرایی پروژه در سال ۲۰۱۷ آغاز شده و در سال ۲۰۱۸ به بهرهبرداری خواهد رسید. علاوه بر نفت خام، فاز مایع فاضلاب را نیز میتوان با استفاده از کاتالیستهای خاص به مواد شیمیایی مفید تبدیل کرد. مقداری مواد جامد نیز طی فرآیند HTL باقی خواهد ماند که به دلیل داشتن مواد مغذی مهم، میتوان از آن به عنوان کود استفاده کرد.
آیا شما به دنبال توصیههای عملی برای بیشتر کردن فالوور و درگیر کردن آنها با پستهای اینستاگرامی خود هستید؟ بعضی از حسابهای اینستاگرامی که متعلق به یک برند خاص هستند تا ۹۰۰ هزار دنبالکننده دارند و هر یک از پستهای آنها را، اغلب تا ۱۰ هزار نفر لایک میکنند. رسیدن به چنین موفقیتی کار سحر و جادو نیست، تنها کاری که آنها انجام میدهند این است که عکسهایی پست میکنند که مردم به دیدن آن علاقه دارند. اگر شما نمیدانید که چگونه حساب اینستاگرامی خود را ارتقا دهید، ما در اینجا چند نکته را برای شما بازگو میکنیم که میتواند باعث جذاب شدن پستهای اینستاگرامی شما شود.
۱. عکسهای جذاب از محصول خود آپلود کنید
عکاسی محصولات تجاری بخش بسیار مهمی از بازاریابی اینترنتی محسوب میشود، به خصوص در حالتی که این کار برای وبسایتهای تجاری و محصولات فیزیکی انجام شود. در بسیاری از موارد کاری که باید انجام شود این است که محصول مورد نظر، در تضاد با پسزمینه قرار داده شود، در این صورت کالا بیشتر به چشم خواهد آمد.
نوع عکاسی تجاری نیز بسیار مهم است، مثلا کیست که از عکس یک کالا در نور مناسب و در پسزمینهی سفید خوشش نیاید؟ عکاسی تجاری از محصولات اگر به صورت حرفهای انجام شود، میتواند نرخ تبدیل یک فروشگاه در تجارت الکترونیک را دهها برابر افزایش دهد، پس عکاسی تجاری از محصولات به شدت توصیه میشود.
با گسترش استفاده از رسانههای اجتماعی، شما این فرصت را دارید که کالاهای خود را در خارج از چارچوب وبسایت به معرض نمایش بگذارید. پس به جای این که خود را محدود به وبسایتها کنید، میتوانید از رسانههای دیگر برای تبلیغ محصول خود استفاده کنید. برای مثال عکس یک پیراهن ورزشی آبی در پسزمینه سفید به نظر خوشآیند میآید. در حقیقت این گونه تصاویر در تجارت الکترونیک تبدیل به یک نوع استاندارد شدهاند.
اگر کسی به دوندگی علاقه داشته باشد، ممکن است روی لینک گذاشته شده کلیک کرده و آن را خریداری کند. در اصل، اینکه شما کسی را در خیابان ببینید که با چهرهای شاداب و با بر تن داشتن این پیراهن در حال دویدن است، ناخودآگاه تهییج میشوید که همین کار را انجام دهید.
عکاسی ساده از محصولات در بعضی از موارد کاملا به جا و مناسب است، اما در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، عکسهایی که پست میکنید باید کمی بیشتر هیجانانگیز و الهامبخش باشند. برای انجام این کار به یک دوربین گران قیمت و یا عکاس حرفهای نیاز ندارید. تنها کافیست از دوربین گوشی خود و از دوست یا همکاری که از جلوی دوربین بودن خجالت نکشد استفاده کنید.
۲. محصولات خود را با استفاده از عکسهای مشتریان تبلیغ کنید
یکی از بهترین پستهایی که یک شرکت میتواند در مورد محصول خود به اشتراک بگذارد، عکسهای مربوط به مشتریان است. در این حالت محصول شما نه توسط مدل، بلکه توسط اشخاص حقیقی که عاشق کالای شما هستند و در شرایط واقعی به مخاطبان عرضه میشود.
همچنین میتوانید برای اثرگذاری بیشتر، تجربهی مشتری با محصول را در قالب نقل قول به عکس اضافه کنید تا به صورت یک تاییدیه برای محصول شما عمل کند. برای انجام این کار، از استراتژیهایی استفاده کنید که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
شما میتوانید از برنامههای کاربردی رایگان مانند RePost استفاده کنید. برنامههای کاربردی رایگان این امکان را میدهند که عکسهای مشتریان خود را با اختیار و اجازهی آنها به اشتراک بگذارید. این نکته را همیشه به خاطر بسپارید، بدترین سناریو این است که به دزدی عکسهای دیگران متهم شوید. همچنین میتوانید در حساب خود ایمیلی را معرفی کنید که مشتریان بتوانند عکسهای خود را به ایمیل شما بفرستند، همچنین میتوانید قسمتی از وبسایت خود را به آپلود عکسها از طرف مشتریان اختصاص دهید.
بهتر است قبل از آپلود عکس مربوط به یک مشتری، با او در ارتباط باشید و از تجربههای او با محصول خود آگاه شوید. در این صورت نه تنها میتوانید از نقلقول او در پست خود استفاده کنید، بلکه با نظرات مشتریانی که در دنیای واقعی با محصول شما در ارتباط هستند آشنا شوید.
با استفاده از هر یک از این روشها قادر خواهید بود رابطهای نزدیک با مشتریان خود برقرار کنید. وقتی شما عکس یکی از آنها را برای پست کردن انتخاب کنید، این احساس به آنها دست میدهد که به خاطر خرید کالای شما، پاداش دریافت کردهاند، به این ترتیب وفاداری آنها به شرکت شما بیشتر میشود.
۳. ویژگیهای متفاوت محصول خود را برجسته کنید
تصویر یک محصول تنها میتواند به مشتریانتان مشخصههای ظاهری کالای شما را نشان دهد، اما اگر بخواهید به مشتریان نشان دهید که کالای شما چه کاری میتواند انجام دهد و یا دارای چه ویژگیهایی است، چه کار باید انجام دهید؟ اگر شما در بیزنس دوربین عکاسی فعالیت دارید، به راحتی میتوانید با استفاده از دوربین مورد نظر یک عکس بگیرید و با پست کردن آن در اینستاگرام به مشتریان، کیفیت بالای عکس را نشان دهید.
البته تنها شرکتهای فروش دوربین عکاسی از این مزیت بهره نمیروند، شما در هر حوزهای که فعالیت داشته باشید میتوانید کارکرد محصول خود را به تصویر بکشید. برای مثال در عکس زیر یک کمپانی، نورپردازی زیر مبلمان را به مشتریان پیشنهاد میدهد. اما پست کردن عکس تنها راه تبلیغ کالا نیست، شما میتوانید ویدیوهای تبلیغاتی را نیز در اینستاگرام پست کنید. اینستاگرام به شما اجازه میدهد تا ویدیوهای کوتاهی را آپلود کنید، شما میتوانید از این فرصت برای نشان دادن ویژگیهای محصول خود استفاده کنید.
روزی همسر خیامی پیش من آمد و گفت از شوهرش شکایت دارد! تعجب کردم، زیرا خیامی را مرد بسیار خوبی میشناختم که خانوم گفت من یک دست مبل از این مرد میخواهم که در شرایط فعلی که اسم و رسمی پیدا کردیم و آدمهای مهم به منزل ما رفت و آمد دارند، بتوانیم آبرومند پذیرایی کنیم در حالی که مبلهای منزل شکسته و خراب هستند. اما خیامی همیشه میگوید برای خرید ماشینآلات برای کارخانه نیاز به پول دارد و مبل اولویت نیست.
اما تولید اتوبوس آن هم به تیراژ محدود خواستههای برادران خیامی، مدیران آن روز ایرانخودرو، را برآورده نمیکرد، و به همین دلیل در آن زمان آنها سعی کردند با کارخانههای خودروسازی دنیا ارتباط برقرار کنند تا بتوانند خودرو را برای اقشار متوسط در ایران تولید کنند.
فورد، پژو، فولکس و تالبوت برخی گزینههایی بودند که با آنها تماس برقرار شد. هنوز هم بسیاری بر این باورند که استعمار پیر انگلستان که صنعت خودرو خود را در آن روزگار مظهر اراده ملی میدید، به وسیله راههایی که همه به آن روشهای انگلیسی نام میدهند سبب شد تا شرکت روتس بتواند جای شرکتهای آلمانی و فرانسوی را بگیرد؛ اما عده دیگری نیز میگفتند در آن زمان تنها کارخانههای انگلیسی روی خوش به مدیران ایرانخودرو نشان دادند.
در سال 1353 خط تولید وانت شکل گرفت، در 27 مهرماه 1353 نیز کارخانه ریختهگری و موتورسازی دایر شد تا نسبت به ساخت شش قسمت از موتور پیکان 1600 اقدام کند. به منظور تامین قسمتی از قطعات اساسی خودروهای تولیدی کارخانههای صنعتی، ایرانناسیونال بهطور مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد واحدهای صنعتی و تولید نقش داشت و تولید بسیاری از قطعات خودرو را در کارخانههای داخلی و به کمک شرکتهای خارجی شروع کرد.
همزمان با شروع تولید پیکان به وسیله چند ارمنی و با سهامداری شرکت سیتروئن شرکت سیتروئن ایران (سایپا) شکل گرفت. این شرکت هم در ابتدا ژیان و در ادامه رنو را تولید کرد. جنرالموتورز هم برای اولین بار خارج از خاک آمریکا حاضر به تولید خودرو شد. کیفیت بالای تولید پارسخودرو سبب شد جنرالموتورز حاضر شود در یک جا با رقیب خود یعنی آمریکنموتور که آن زمان جیپ زیرمجموعه آن بود خودرو تولید کند. تولیداتی مانند بیوک ایران و شورولت ایران محصولاتی بودند که هنوز هم تولید آنها در ایران برای صنعت خودرو افتخار محسوب میشود.
در سال 1370 صنعت خودرو ایران به جانداری نیمهمرده شبیه بود؛ رکود اقتصادی و صنعتی بعد از جنگ و حدود هفت سال خواب زمستانی، ایرانخودرو را در آستانه نابودی قرار داده بود. در آن زمان بسیاری معتقد بودند دیگر نیازی به صنعت خودرو نیست و عدهای نیز خواستار ادامه تولید کارخانههای خودروسازی و نجات آن بودند، اما پیکان در آن سالها، صنعت خودرو ایران را نجات داد و جریان حیاتی سرمایه را به شرکت ایرانخودرو بازگرداند. حتی در اوایل دهه 70 و واردات انبوه خودرو، این خودرو از محبوبیت نیفتاد و همچنان پول رایج بازار خودرو ایران بود.
حال سوال این بود که صنعت خودرو باید به کدامین سو برود. حال مدیران صنعتی میدانستند تولید کاملاً ایرانی برای رقابت در بازارهای جهانی تنها یک شعار با برد داخلی است. از طرفی اگر ایران به بازار تجارت جهان پیوند میخورد صنعت خودرو ایران در مواجهه با خودروهایی مدرن که بدون تعرفه یا با تعرفه پایین وارد میشدند نابود میشد.
در این میان سالها بود که واردات خودرو ممنوع بود. پس برنامهای تدوین شد که واردات خودرو با تعرفه بیش از صددرصدی آزاد شود. قرار بود تعرفه خودرو هر سال بین 10 تا 20 درصد کاهش یابد. از طرفی طبق یک برنامه قرار بود صنایع خودروسازی به تدریج با قوی شدن قطعهسازان، خصوصی شود. برای افزایش دانش فنی هم سعی شد با شرکتهای بزرگ همکاری مشترک صورت گیرد. پیکان نیز در اوایل دهه 80 به مشکل بزرگی تبدیل شده بود.
قرار بود پس از تولید تندر90 با تیراژ 300 هزار دستگاهی ایرانخودرو و سایپا هر کدام بر روی پلتفورم این خودرو محصولی جدید را طراحی کنند. از طرفی رنو نیز قرار بود تا سال 1390 کارخانه مستقل خود را در ایران با تیراژ 200 هزار دستگاه تاسیس کند. به موازات این برنامه، طرح موتور ملی شروع شد که قرار بود تکمیلکننده سمند و دانشهای نداشته صنعت خودرو باشد.
الهام زهرهوند: یک ساختمان با طراحی داخلی دهههای گذشته سکونتگاه مردِ بازمانده از دوران تلاش برای تولد صنعتِ خودرو در ایران است. پیرمردی 95ساله با قدی بلند که به کمک عصا راه میرود اما عجیب جزییات را به خاطر میآورد و با غرور از عملکرد خود میگوید. رضا نیازمند تاثیرگذاری خود بر صنعت را از معاونت وزارتخانه آغاز کرد و با استعفا از ریاست سازمان گسترش و نوسازی به دیگران فرصت حضور داد.
صنعت خودرو در ایران از کجا شروع شد؟
تاریخ صنعت خودرو ایران تا پیش از سال 1340 خلاصه میشد در دو کارخانه مونتاژ. یکی شورولت که آقای اخوان داشت و یکی مونتاژ فیات ایتالیا. اما فیات خیلی جدی نبود؛ یک گاراژ بود که قطعات را از ایتالیا میآوردند و در آنجا سوار میکردند و میفروختند.
یکی دو سال طول کشید تا سرانجام اخوان کارگاه مونتاژ خود را تغییر داد. در همین موقع در وزارتخانه تصمیم گرفتیم که به کلی مونتاژ خودرو قدغن باشد و دیگر پروانه مونتاژ ندهیم که گرفتار افرادی مثل اخوان و فیات نشویم. یک روز یک فرد آلمانی نزد من آمد و گفت که میخواهد پروانه بگیرد اتومبیل مرسدس بسازد.
برادران خیامی چگونه کار خود را آغاز کردند و ایرانناسیونال راهاندازی شد؟
بعد از اینکه گرفتاری من از طریق اصغر قندچی حل شد من به این فکر افتادم که به دنبال ساخت خودرو سواری برای عموم مردم در کشور باشیم. حدود دو ماه بعد از ماجرای من و قندچی منشی من گفت که دو نفر درخواست ملاقات با من را دارند که من آنها را نمیشناختم. وارد که شدند خود را معرفی کردند؛ احمد و محمود خیامی. گفتند آمدیم پروانه ساخت اتومبیل بگیریم. در پاسخ به پرسش من که آیا توانایی یا تجربه ساخت اتومبیل را دارید؟، گفتند ما یک گاراژ در مشهد داریم و هر نوع اتومبیل را تعمیر میکنیم.
قیمت پیکان در ابتدا 14 هزار تومان بود ولی بعد از اینکه خیامیها گفتند سودی برای ما ندارد و ما باید بهره وام را هم پرداخت کنیم قیمت آن به 16 هزار تومان افزایش پیدا کرد.
در ابتدای بررسیها دیدم از همه ضعیفتر همان فیات است که قبلاً در ایران بود. برادران خیامی برای مذاکره با فیات رفتند. سه ماه بعد با قراردادی برای ساخت فیات در ایران آمدند اما ما با این قرارداد موافقت نکردیم زیرا در بررسیهای فنی متوجه شدیم که موتور فیات از آلومینیوم ساخته شده است که مقاوم نیست و برای جادههای ایران که کمتر آسفالت بودند مناسب نبود.
تاثیر ایرانناسیونال در بازار خودرو ایران چه بود؟
وقتی ما به خیامیها مجوز دادیم پنج هزار اتومبیل سواری وارد ایران میشد. سال اول که خیامی تولید کرد، 15 هزار اتومبیل داخلی وارد بازار شد که همه فروش رفت. قیمت آن را هم ما در وزارت اقتصاد تعیین میکردیم که در ابتدا 14 هزار تومان بود ولی بعد از اینکه خیامیها گفتند سودی برای ما ندارد و ما باید بهره وام را هم پرداخت کنیم قیمت به 16 هزار تومان افزایش پیدا کرد.
اما عدهای معتقدند خیامیها فقط مونتاژ میکردند، به نظر شما اینطور بوده است؟
یک عده میگویند که خیامیها فقط مونتاژ میکردند و این اصلاً صحیح نیست. همیشه وقتی یک صنعتی آغاز به کار میکند در دو سه سال اول بهصورت مونتاژ است تا بازار خودش را پیدا کند و در ابتدا از قطعات خارجی استفاده بشود که دیرتر خراب شود تا بتوان به تجربه ساخت قطعات جدید رسید. در سالهای اول تمام قطعات یدکی از انگلستان میآمد که مردم هم راضی بودند.
یک روز آمدند صاحبان کارخانههای خودروسازی را از ملکشان بیرون کردند و یک نفر را که شاید هیچ آشنایی با صنعت ندارد به عنوان مدیرعامل ایرانناسیونال یا دیگر خودروسازیهای ایرانی سر کار گذاشتند. حاجی برخوردار بزرگترین صنعتگر ایران بود با بیش از 30 کارخانه مختلف در زمینههای متفاوت با تکنولوژی از ژاپن و آلمان، اما همه آنها را گرفتند.
من در زمان مسوولیتم در سازمان گسترش، ماشینسازی تبریز و ماشینسازی اراک را در وسعت زیاد ساختم.
واردات زیاد در سال 1353 چه تاثیری بر صنایع داشت؟
بلایی سر صنعت آمد که دیوارهایی که دور صنعت داخلی کشیده بودیم که این صنعت نوپا و جوان خود را حمایت کنید تا در برابر هجوم بیگانه مقاوم شود در مواجهه با سیل واردات با بازارهای فروش آلمان و فرانسه و انگلیس رودررو شد. آنها از همه نظر قدرت داشتند و صنایع ما را یک لقمه چپ میکردند که همینطور هم شد و صنایع نوپای ما نتوانستند مقاومت کنند. اما اینکه صنعت خودرو چطور مقاومت کرد برای این بود که در ادامه حیات خود، به فرانسویها چسبید و یک قرارداد دیگر بست و با کمک فرانسه به حیات نیمهجان خود ادامه داد.
سازمان گسترش و نوسازی چه زمانی و چرا راهاندازی شد؟
من از سال 40 تا 45 در وزارت اقتصاد معاون صنعتی و معدنی بودم. بعد از آن تاریخ مامور شدم سازمان گسترش را تاسیس کنم. شاه رفته بود ایتالیا، در آنجا به او گفتند که سازمان جدیدی تاسیس کردیم با مقررات جدیدی که لازم داشتیم و این سازمان موفق شده صنایعی را که نیاز به کمک داشتند رشد بدهد.
واکنش شما به خبر ورشکستگی کارخانههای بزرگ ایرانی چیست؟
وقتی خبر ورشکستگی کفش ملی و ارج را شنیدم گریه کردم. نامه نوشتم به آقای نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت و گفتم که چرا اجازه دادید کفش ملی به این وضعیت دچار شود؟ مگر سازمان گسترش و نوسازی وظیفه ندارد وقتی کارخانهای دچار اشکال است، اشکالات آن را رفع کرده و سپس به صاحبان آن بازگرداند؟ چطور من سودآور میکردم و کارخانهها را به چرخه باز میگرداندم اما حالا این اتفاق نیفتاده است؟
دلیل توافقنامهها با شوروی برای راهاندازی کارخانهها چه بود؟ چرا ایران با آمریکا وارد مذاکره نشد؟
ما سه مرتبه خواستیم کارخانه ذوبآهن را راهاندازی کنیم اما آمریکاییها در انجام آن خرابکاری کردند. آن زمان در آمریکا اتحادیههای کارگری خیلی قوی بودند از همه قویتر هم اتحادیه کارگران زغالسنگ و آهن بودند. این اتحادیهها چنان قدرتی داشتند که میتوانستند به یک کاندیدای ریاست جمهوری برای رسیدن به کاخ سفید کمک کنند یا جلوی رسیدن او به منصب ریاست جمهوری را بگیرند. اگر تصمیم میگرفتند که با رئیسجمهوری که بر سر قدرت است مخالفت کنند سریع به کارگران آهن و زغالسنگ دستور اعتصاب میدادند و کشور میخوابید و رئیسجمهور تسلیم خواست آنها میشد.
روی تابلوی اتاق شما مدالهای زیادی وجود دارد. دلیل دریافت آنها چه بوده است؟
از همه نشانهایی که گرفتم نشانی برای من دوست داشتنیتر است که پادشاه سوئد آن را به من اهدا کرد و با این مدال به من لقب شوالیه سوئد را داد. به این دلیل که در سال 1975 کمی قبل از انقلاب که کارخانه ولوو در حال ورشکستگی بود از من خواستند که به سوئد بروم، مشکلات را حل کرده، کارخانه را سودآور کنم و از خطر ورشکستگی نجات دهم.
.: Weblog Themes By Pichak :.