با اینکه گردش سیارات به دور ستارههای کهکشانها کاملا پذیرفته شده است، اما چگونگی تشکیل سیارات هنوز محل بحث و مجادله میان دانشمندان است. علیرغم تمام اطلاعاتی که در مورد منظومهی شمسی وجود دارد، دانشمندان هنوز مطمئن نیستند که سیارههای آن چگونه به وجود آمدهاند. در حال حاضر، هیچ نظریهای نتوانسته است تمام پرسشهای مطرح شده در مورد تشکیل زمین را به طور کامل پاسخ دهد.
اولین و پذیرفتهشدهترین نظریه، برافزایش (به هم پیوستگی) هستهای، به خوبی تشکیل سیارات سنگی را توجیح میکند، اما در مورد نحوهی به وجود آمدن غولهای گازی دارای نقاط ابهامی است. دومین نظریه، ناپایداری دیسکی، تا حدودی میتواند تشکیل غولهای گازی را توضیح میدهد.
دانشمندان در حال مطالعهی سیاراتی هستند که در داخل یا خارج منظومهی شمسی قرار دارند، تا به این نحو، دقت و درستی هر یک از تئوریهای مطرح شده در مورد تشکیل سیارات را بررسی کنند.
مدل برافزایش (به هم پیوستگی) هستهای
در حدود ۴.۶ میلیارد سال پیش، منظومهی ما به شکل یک ابر متشکل از گاز و غبار، موسوم به سحابی خورشیدی بوده است. با چرخش این سحابی و فرو ریزش گرانشی مواد داخل آن، خورشید در مرکز ابر گازی شکل گرفت. با تشکیل خورشید، مواد باقیمانده در سحابی، رفته رفته بر روی هم انباشته شدند. ذرات کوچک تحت تاثیر نیروی گرانشی خورشید به یکدیگر چسبیدند، و ذرات بزرگتری را ایجاد کردند. بادهای خورشیدی، ذرات سبکتر، مانند هیدروژن و هلیوم را از مرکز سحابی دور کرد، و ذرات سنگین و سنگی در نزدیک خورشید باقی مانند که بعدا سیارات سنگی و خاکی از آنها تشکیل شد. اما از آنجایی که قدرت بادهای خورشیدی در فواصل دور کمتر میشود، این ذرات فرصت این را یافتند که با درآمیختن با یکدیگر غولهای گازی به وجود آورند. به این ترتیب، سیارکها، ستارههای دنبالهدار، سیارات و قمرهای آنها تشکیل شد.
در ابتدا، هستهی سنگی زمین در اثر برخورد و درهمآمیزش عناصر سنگین تشکیل شد. مواد چگالتر به سمت مرکز زمین فرو رفتند و مواد سبکتر پوستهی زمین را تشکیل دادند. احتمالا در همین دورهی زمانی، میدان مغناطیسی زمین شکل گرفته است. بر اثر گرانش، مولکولهای گازی در اطراف زمین به دام افتادهاند و اتمسفر زمین را به وجود آوردهاند.
در اوایل دورهی تکامل زمین، یک جرم آسمانی بزرگ با آن برخورد کرد که باعث شد تکههای بزرگی از زمین کنده شده و وارد فضای اطراف شوند، بر اثر گرانش زمین، قسمت اعظمی از این مواد به یکدیگر جوش خوردند و قمری را تشکیل دادند که به دور زمین در مدار خود شروع به گردش کرد.
حرکت مواد در زیر پوستهی زمین باعث ایجاد صفحات زمینساختی شد، یعنی حرکت تکههای بزرگ سنگی بر روی زمین باعث ساخت پوسته شد. سایش و برخورد این صفحات با یکدیگر، باعث ایجاد کوهستانها و آتشفشانهایی شدند که خود، گاز بیشتری را روانهی اتمسفر زمین کردند.
با اینکه تعداد سیارکها و ستارههای دنبالهدار امروزه بسیار کم است، اما در اوایل تشکیل منظومهی شمسی تعداد زیادی از آنها در فضای بینسیارهای حضور داشتند. در اثر برخورد همین اجرام یخی با زمین، آب وارد زمین شد. از آنجایی که زمین در مرحله گلدیلاک بوده است (یعنی حالتی که آب مایع نه میتواند منجمد شود و نه بخار)، در نتیجه آبی که از طریق اجرام سماوی وارد زمین شده بود به همان شکل مایع باقی مانده و آنطور که دانشمندان میگویند، در ادامه نقش مهمی را در تشکیل زندگی بر روی زمین ایفا کرده است.
آنگونه که به نظر میرسد و مطالعات سیارهای و مشاهدات نجومی هم آن را تایید میکنند، برافزایش هستهای، فرآیند اصلی تشکیل منظومهها بوده است. ستارههایی که فلز بیشتری در هستهی خود دارند، غولهای گازی بیشتری به دور آنها میگردند. این نکته را در نظر بگیرید که منظور از فلز (metal)، هر عنصر دیگری به جز هیدروژن و هلیوم است. آنطور که ناسا اعلام کرده، طبق نظریهی برافزایش هستهای، باید سیارات سنگی کوچک بیشتری در قیاس با شمار غولهای گازی در منظومهها وجود داشته باشد.
نظریهی برافزایش هستهای زمانی اعتبار بیشتری کسب کرد که در سال ۲۰۰۵ سیارهی عظیمی کشف شد که دارای هستهی بسیار بزرگی بوده و به دور ستارهای شبیه خورشید به اسم HD 149026 دور میزند. گرگ هنری ( Greg Henry)، اخترشناس از دانشگاه ایالتی تنسی در یک بیانیهی مطبوعاتی پس از این کشف گفت:
این کشف، تاییدی است بر نظریهی برافزایش هستهای و مدرکی مبنی بر اینکه سیارات این چنینی باید به وفور وجود داشته باشند.
در سال ۲۰۱۷، آژانس فضایی اروپا، سفینهای به نام CHEOPS به فضا پرتاب خواهد کرد که ماموریت آن مطالعه بر روی سیاراتی است که دارای اندازهی بزگتر از زمین تا اندازهی نپتون دارند. مطالعه بر روی این سیارات بسیار دور، ما را قادر خواهد کرد تا به درک بهتری از چگونگی تشکیل منظومهی شمسی برسیم. تیم پژوهشی که روی CHEOPS کار میکنند در این باره چنین گفتهاند:
در سناریوی برافزایش هستهای، قبل از این که سیاره قادر به به جذب و انباشته کردن گازهای فرار باشد، ابتدا جرم هستهی آن باید به مقدار مشخص برسد. اما میزان این جرم لازم برای شروع فرایند رشد سیاره، به فاکتورهای زیادی بستگی دارد که مهمترین آن نرخ رشد ذرات سیارهای است.
با مطالعه چگونگی انجام فرایند انباشتگی مواد، CHEOPS ما را قادر خواهد کرد تا آگاهی خود از چگونگی رشد جهان را بالا ببریم.
مدل ناپایداری دیسکی
با اینکه مدل برافزایش هستهای به خوبی میتواند تشکیل سیارههای سنگی نزدیک خورشید را توضیح دهد، اما طبق این نظریه، غولهای گازی برای نگه داشتن حجم زیادی از گاز باید به سرعت رشد کنند. اما شبیهسازیهای انجام شده نتوانسته است این حالت را بازآفرینی کند. طبق مدلهای مختلفی که در مورد برافرایش هستهای توسعه داده شدهاند، فرآیند شکلگیری و رشد غولهای گازی چند میلیون سال طول میکشد. همزمان یک مشکل دیگر نیز وجود دارد، طبق مدل برافزایش هستهای این احتمال وجود دارد که سیارههای کوچک و جوان در همان مراحل اولیه، به طرف خورشید کشیده شده و با آن ادغام شوند.
اما طبق نظریهی نسبتا جدید ناپایداری دیسک، خوشههای غبار و گاز در اوایل تشکیل منظومهی شمسی به یکدیگر پیوند خورده بودند. به مرور زمان، این تودهها به یکدیگر فشرده شده و سیارات بزرگی را به وجود میآورند. در این حالت، سیارات سریعتر از مدل برافزایش به وجود میآیند، گاهی زمان تشکیل این سیارات در حد چند هزار سال است. از این رو آنها را قادر میکند که گازهای سبک و فرار را جذب خود کنند. با این مدل، احتمال سقوط سیارهها به خورشید نیز منتفی میشود، چون این اجرام، سریعتر در مدار خود به پایداری میرسند.
همانطور که ستارهشناس، پال ویلسون (Paul Wilson) میگوید، اگر ناپایداری دیسکی، فرآیند عمدهی تشکیل سیارات باشد، باید شاهد تشکیل سیارههای بزرگ و به تعداد زیاد باشیم. چهار سیارهی بزرگی که در فواصل بسیار دور به دور ستارهی HD 9799 در حال گردش هستند، مدرکی تجربی برای اثبات درستی این نظریه میباشد. از طرف دیگر، سیارهی Fomalhaut B که در مدار خود در طی ۲۰۰۰ سال به دوری ستارهی خودش در گردش است، میتواند مثالی از ناپایداری دیسکی باشد، اما در این مورد آخر، این احتمال نیز میرود که سیاره به خاطر برهمکنش با اجرام همسایه، وادار شده است تا در این مدار گردش کند.
برافزایش سنگریزهای
بزرگترین چالش پیش روی مدل برافزایش هستهای، مسئلهی زمان است. غولهای گازی باید به سرعت تشکیل شوند، در غیر این صورت فرصت به دام انداختن عناصر سبک را از دست خواهند داد. اما گفتیم که شبیهسازیهای انجام شده، زمان تشکیل غولهای گازی را چند میلیون سال برآورد میکند. حالا تحقیقات جدید نشان میدهند که اگر اجرام ریز در اندازهی سنگریزه، در ترکیب با یکدیگر سیارات را به وجود آورده باشند، این تناقض حل میشود، چون در حالت اخیر، سیارهها سریعتر از مدل برافزایش هستهای شکل میگیرند. یکی از ستارهشناسان و محققان برجسته در حوزهی نجوم، آقای هارولد لویسون (Harold Levison) در مورد این مدل میگوید:
تاکنون دانستهایم که برافزایش سنگریزهای تنها مدلی است که تشکیل سیستمهای سیارهای بزرگ را با استفاده از ساختارهای سادهای که از سحابی خورشیدی تولید شدهاند، توضیح میدهد.
در سال ۲۰۱۲ دو محقق به نامهای میشل لام برکتز (Michiel Lambrechts) و آندرس یوهانسون (Andres Johansen) از دانشگاه لاند (Lund University) در سوئد، پیشنهاد دادند که تکههایی در اندازهی سنگریزه فاکتور اصلی در تشکیل سیاراههای بزرگ گازی بودهاند. لویسون در این ارتباط میگوید:
آنها گفتند که باقیماندهی فرایند تشکیل سیارات سنگی، که قبلا گمان میرفت اهمیتی نداشته باشند، در واقع میتواند بخشی از راه حل موضوع تشکیل سیارات باشد.
لویسون به همراه تیمش، بر پایهی همین تحقیق توانستند نحوهی تشکیل سیاراتی که به شکل امروزی میبینیم را با استفاده از سنگریزه مدل کنند. در حالی که شبیهسازیهای قبلی نشان میداد که اجرام آسمانی با اندازهی بزرگ یا متوسط، سنگ ریزهها را با نرخ تقریبا ثابتی به خود جذب میکردند، اما شبیهسازی لویسون پیشنهاد میکند که اشیا بزرگتر بیشتر شبیه قلدرها رفتار میکردند! یعنی سنگریزهها را با سرعتی بسیار بیشتر به دام میاندازند. یکی از محققانی که در این مطالعه مشارکت داشته، کاترین کرتک (Katherine Kretke) است. وی در این باره میگوید:
اجرام بزرگتر بیشتر از نمونههای کوچکتر تمایل دارند تا اجرام کوچک را متفرق کنند، پس نتیجه این میشود که اجرام کوچک از صفحهی سنگریزهها بیرون رانده میشوند. درست مثل اینکه اجرام بزرگتر زور بیشتری دارند و سنگریزههای بیشتری را به دام میاندازند، پس سریعتر رشد میکنند و هستهی سیارات بزرگ را میسازند.
دانشمندان سعی میکنند با ادامهی مطالعات خود بر روی سیارات داخل و خارج از منظومهی شمسی به شناخت بیشتری از فرآیند تشکیل زمین و همسایگان آن دست پیدا کنند.
استارتاپ اسفریکام که دو سال از زمان تاسیس آن میگذرد سومین دوربین ۳۶۰ سه بعدی خود را راهی بازار میکند. در این دوربین چهار سنسور بزرگ با نرمافزار همراه با قابلیت ثبت ویدیوهای 6K و همچنین تصاویر ۱۰ بیت RAW عرضه میشود. این دوربین Beast نام دارد و اسفریکام برای مطرح کردن نام خود در دنیای دوربینهای ۳۶۰ درجه این محصولات را راهی بازار میکند.
این دوربین که صبح امروز رونمایی شده از وجود چهار سنسور یک اینچی بهره میبرد که معمولا در دوربینهای کامپکت نظیر RX100 V سونی مورد استفاده قرار میگیرد. این چهار سنسور قادر هستند تا ویدیوی ۳۶۰ درجه را ثبت کنند. هر یک از سنسورها قابلیت ثبت ویدیو با رزولوشن 4K را دارد و در کنار هم مجموع رزولوشن تصویر ثبت شده ۵۷۸۰ در ۲۸۹۰ پیکسل میشود.
نرمافزار توسعهیافته برای این دوربین قادر است با سرعت بالایی تصاویر ثبتشده را به هم چسبانده و یک تصویر ۳۶۰ درجه را ارائه کند، بهطوریکه بهموجب سرعت بالا میتوان از آن برای استریم تصاویر و ویدیو به اینترنت یا هدستهای واقعیت مجازی استفاده کرد. سنسورهای مورداستفاده قادرند تصاویر با فرمت RAW را با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه ثبت کنند که نتیجهی اتصال تصاویر به هم ویدیویی با نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه میشود.
با توجه به ثبت تصاویر ۱۰ بیت RAW این دوربین قادر است تصاویری را با رنگبندی طبیعی و همچنین جزئیات بالا در محیطهای کمنور به ثبت برساند.
این دوربین قادر است تصاویر را با نرخ ۲.۸ گیگابایت در هر ثانیه روی حافظهی داخلی ذخیره کند که این توانایی به مدد حافظهی SSD داخلی کسب شده است. باتری این دوربین نیز تا ۲ ساعت انرژی مورد نیاز را تامین میکند.
ظاهر دوربین Beast بیش از آنکه شبیه به یک دوربین ۳۶۰ درجه باشد بیشتر شبیه به یک هارد اکسترنال است، چراکه از نظر ظاهری این دوربین متشکل از یک مکعب مشکی ایستاده است. روی این دوربین چهار نمایشگر برای نمایش منظرهای که هر یک از سنسورها ثبت میکنند، وجود دارد، حال آنکه از جملهی کنترلرهای دیگر باید به سرعت شاتر، حساسیت سنسور و تنظیم روشنایی سنسور اشاره کرد.
در کنار Beast اسفریکام یک دوربین ۳۶۰ درجه با قابلیت ثبت تصاویر 4K را نیز معرفی کرده که کروی شکل است. Beast بیشتر با در نظر گرفتن کاربران حرفهای طراحی شده است.
اسفریکام اطلاعاتی در مورد قیمت این محصول ارائه نکرده، اما به نظر میرسد قیمت آن بیش از Sphericam 2 خواهد بود که با برچسب قیمت ۲۴۹۹ دلاری به فروش میرسد.
فدراسیون روسیه دومین ارتش بزرگ جهان و جز قدرتهای موشکی صاحب سبک دنیاست که توانمندیهای گستردهای در این زمینه دارد.
موشکهای میانبرد و قاره پیما یکی از استعدادهای "نیروهای موشکی استراتژیک فدراسیون روسیه" بوده که از آن برای مقابله با تهدیدات خارجی و منطقهای استفاده میکند. یکی از موشک های قاره پیمایی که ارتش روسیه از آن بهره می برد "یارس" است.
** مشخصات موشک "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)"
"آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" یک موشک قاره پیما بوده که از سال 2015 میلادی توسعه و تحقیقات بیشتر بر روی آن آغاز شده و این موشک نسخه جدید و بهینه سازی شده موشک "آر اس-24 یارس ( RS-24 Yars)" است.
این موشک بالستیک تاکنون سه بار آزمایش شده که دو مورد آن موفقیتآمیز بوده است. در تاریخ 26 می 2012 از منطقه "پلستسک" در شمال غربی روسیه شلیک و با طی 6000 کیلومتر به هدفی در منطقه "کورا" برخورد کرد.
دومین و سومین آزمایش موفقیت آمیز این موشک قاره پیما از منطقه "کاپوتسین یار" به "ساری شاگان" انجام شد که به ترتیب در تاریخهای 24 اکتبر 2012 و 6 ژوئن 2013 صورت گرفت.
البته فرمانده نیروهای موشکی فدراسیون روسیه "ژنرال سرگئی کاراکایف" درباره این موشک عنوان داشته که در سال 2016 میلادی "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" عملیاتی خواهد شد. وی ادامه داد: "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" یک موشک قاره پیما ساخت فدراسیون روسیه بوده که قرار است توسط یگانهای موشکی استراتژیک روس مورد استفاده قرار بگیرد.
**موشک بالستیک 36 تنی یارس چند هزار کیلومتر برد دارد؟
این موشک با وزن 36 تن، طول 12 متر، سرجنگی چندگانه، سوخت جامد و سرعت 20 ماخ یا 24هزار و 500 کیلومتر بر ساعت با هدایت "اینرسی"، از لانچرهای "متحرک جادهای" بهره میبرد و بردی معادل 6 تا 12 هزار کیلومتر را دارد.
موشک بالستیک قاره پیمای "آر اس-26 روبژ" بر اساس موشک" آر اس- 24" ساخته شده است؛ اما این موشکِ جدید سبک تر است و می تواند چندین کلاهک را حمل کند. موشک آر اس-24 تنها قابلیت حمل یک کلاهک را داشت.
سایت "میلیتاری تودی (Military -Today)" درباره این موشک قاره پیما نوشت: "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" توسط مؤسسه تحقیقات "مسکو" در حال توسعه بوده و در پرواز سال 2012 خود بردی معادل 5800 کیلومتر را به ثبت رسانده است.
این سایت ادامه داد: این موشک میتواند به سامانههای دفاعی اروپا نفوذ کند و اعتقاد بر این است که موشک "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" مدل توسعه یافته موشک قاره پیمای آرس اس-24 یارس ("آر اس- 26 (RS-24 Yars)" است.
سایت "میلیتاری تودی (Military -Today)" با اشاره به تمایزهای موشکهای قاره پیما "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" با سایر موشکهای روسیه نوشت: این موشک تفاوتهایی با موشک "یارس" و "توپول ام" از نظر وزن دارد اما شباهتهایی با موشک "بولاوا" و موشک مذکور وجود دارد.
این سایت با اشاره به اینکه "آر اس- 26 (RS-26 Rubezh)" یک موشک رادار گریز بوده و به سختی رهگیری و منهدم میشود، نوشت: این موشک با وزن کلی 80 تن (وزن لانچر و موشک)، طول تقریبی 12 متر و برد بلند دارای قابلیتهای ویژهای است.
موشک "یارس (R 24 Yars)" یک موشک ساخت فدراسیون روسیه بوده که با بردی معادل 11 هزار کیلومتر، طول 21 متر، عرض 2 متر، وزن کلی 49 تن و هدایت اینرسی دارای خصوصیات ویژهای است.
دو نوع سکوی پرتاب موشک های یارس وجود دارد: یک نوع متحرک است که میتواند از مکانی به مکان دیگری انتقال یابد و نوع دیگر سکوی پرتاب ثابت پنهان شده در زیر زمین است. این موشک راهبردی میتواند 4 تا 6 کلاهک هستهای را تا مسافت 11هزار کیلومتر حمل کند؛ در حالی که موشک "توپول" تنها یک کلاهک جنگی می تواند حمل کند.
موشک "یارس" از پیشرفته ترین موشکهای قاره پیمای روسیه با برد حدود 10 هزار کیلومتر است که به دلیل مجهز بودن به کلاهک های تقسیم شونده، رهگیری آن برای سامانه های پدافند موشکی بسیار دشوار است و به گفته روسها این امر ناممکن است.
وزارت دفاع روسیه در ماه ژوئن سال جاری حدود ۴۰۰ خودروی نظامی که در میان آنها پرتابگرهای خودکار موشک های بالستیک "توپول"، "توپول-ام " و "یارس" نیز بودند را با همراهی پست های فرماندهی، خودروهای حفاظتی و سامانه های ضد خرابکاری مسلح به پهپاد و روبات های رزمی برای شرکت در یک رزمایش موشکی استفاده کرد که هدف از آن مقابله با اقدامات توسعه طلبانه آمریکا بود.
معاون پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه بر لزوم بهرهگیری از تجربه متخصصان بومی در احیای دریاچه ارومیه تاکید کرد.
ناصر آق اظهار کرد: به جای اینکه از تجربه متخصصان بومی استفاده و انجام طرحهای تحقیقاتی را به دانشگاههای بومی واگذار کنند متاسفانه مجری طرح تحقیقاتی احیای دریاچه ارومیه دانشگاه تهران است.
وی خاطرنشان کرد: اگر تغییراتی که در درون دریاچه ارومیه روی میدهد را به درستی نشناسیم و برنامههای احیا را براساس تغییرات آن تدوین نکنیم برای احیای دریاچه ارومیه با مشکل مواجه خواهیم شد.
معاون پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه با بیان اینکه وضعیت دریاچه ارومیه تعریفی ندارد، گفت: در سال 94- 95 با بارندگیهای خوبی که صورت گرفت تراز دریاچه نسبت به سال قبل یک متر و 5 سانت افزایش یافت اما از سوی دیگر، تبخیر از دریاچه را نیز داشتیم.
وی ادامه داد: براساس مطالعات انجام شده سالانه یک متر تبخیر از سطح دریاچه ارومیه را داریم و با روشهای در حال انجام، احیا دریاچه ارومیه به طول خواهد کشید و با افزایش بارندگی در مقطعی تنها دریاچه فصلی خواهیم داشت.
آق اظهار کرد: در مقایسه با شهریور سال گذشته اگر بخواهیم به تراز اکولوژیک برسیم باید 4 متر تراز را افزایش دهیم برای این کار هر سال باید 40 سانت افزایش تراز داشته باشیم. بدین معنا که در پایان بارندگی و ورودی از رودخانهها، سطح دریاچه ارومیه یک متر و 40 سانت باشد و اگر یک متر آن تبخیر شد 40 سانت سطح تراز افزایش یابد اما این امر کار سادهای نیست.
آق تصریح کرد: آب دریاچه از نمک اشباع و گاهی به مرز فوق اشباع و غلظت نمک 400 تا 450 گرم در لیتر میرسد در چنین وضعیتی بلورهای نمک در سطح آب تشکیل و بهم چسبیده و ورقه های گردی مثل چیپس نمکی را بوجود می آورد و این ورقهها زمانی که سنگین میشوند به بستر دریاچه ارومیه وارد میشوند.
وی ادامه داد: این وضعیت چندین سال است که اتفاق میافتد و قسمتهای عمیق دریاچه را پر و وضعیت احیا را سختتر می کند.
معاون پژوهشکده مطالعات دریاچه ارومیه با اشاره به اینکه پیش بینی میشود در بستر دریاچه ارومیه 5 میلیارد تن نمک وجود دارد، اضافه کرد: این نمکها عمدتا در مناطق عمیق دریاچه رسوب و قسمتهای عمیق را پر کرده و به همین دلیل بستر دریاچه صاف و صافتر شده است و این اتفاق ناگواری است لذاباید مطالعات دقیقی در این خصوص انجام شود.
وی ادامه داد: باید درخصوص چگونگی لایهبندی و رسوبات دریاچه ارومیه مطالعات دقیقی صورت گیرد. چنانچه رسوبات رودخانهای بر روی لایههای نمک دریاچه ارومیه قرار گیرد کار احیا را با مشکل مواجه میکند چرا که لایههای نمکی در رسوبات حل نشده و عمق برنمیگردد و ظرفیت و گنجایش دریاچه کمتر می شود.
آق افزود: در حال حاضر گنجایش دریاچه ارومیه کمتر شده چرا که با افزایش تراز یک متری در سال جاری وسعت دریاچه 5 برابر افزایش یافته چنانکه تراز 2 متر افزایش یابد چه اتفاقی روی خواهد داد بنابراین توجه به این موضوع بسیار جدی است.
آق فازبندی دریاچه ارومیه را موثرترین راه برای به نتیجه رسیدن آن عنوان کرد و گفت: با توجه به اینکه اگر عرض محیط کاهش یابد احیای آن قسمت نیز موفقیتآمیز میشود باید در فاز نخست، قسمتی از دریاچه را که نمک در آن ته نشین شده است احیا کرد.
معاون پژوهشی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان از اجرای طرح تحقیقات کشاورزی در استان با همکاری مؤسسه "ایکاردا" خبر داد و گفت: این طرح در راستای تأمین امنیت غذایی و افزایش تولید محصولات گندم، جو و نخود انجام میشود.
دکتر طهماسب حسینپوراظهار کرد: به منظور بهرهگیری از دانش روز دنیا، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان با موسسه بینالمللی ایکاردا پروژه مشترکی را در استان اجرا میکنند.
وی اضافه کرد: این پروژه در راستای تأمین امنیت غذایی و افزایش تولید محصولات گندم، جو و نخود انجام میشود و کشت در سه منطقه سرد، معتدل و گرم مدنظر است.
حسینپور ادامه داد: کشت این محصولات هم اکنون در روستای ازناسگوند، شهرستان کوهدشت و نورآباد در حال انجام است.
معاون مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان ادامه داد: در این اراضی استفاده از ارقام زراعی مختلف، کارهای بهزراعی و تاریخ کاشت رعایت میشود.
وی یادآور شد: هم اکنون در هر منطقه 10 هکتار به زیر کشت تحقیقاتی این محصولات رفته و در ایستگاههای تحقیقی – ترویجی نیز قرار است 1000 هکتار دیگر نیز کاشت داشته باشیم.
حسینپور خاطرنشان کرد: برخی از ارقام مربوط به داخل و بعضی وارداتی هستند.
محققان دریافتند کمبود ویتامین D با افزایش ابتلای کودکان به آسم در ارتباط است.
پژوهشگران دانشگاه یزد با استفاده از رشتههای DNA و نانو مواد حسگرهایی را برای تشخیص بیماریها به ویژه انواع سرطانها عرضه کردند و امیدوارند با تجاری سازی آن بتوانند افق روشنی را برای تشخیص زودهنگام بیماریها پدید آورند.
دکتر محمد مظلوم اردکانی از محققان طرح و عضو هیات علمی دانشگاه یزد با تاکید بر ضرورت اندازهگیری مقادیر کم داروها، گفت: با توجه به پیشرفتهای اخیر در علم پزشکی و فناوری زیستی و همچنین توجه روزافزون انسان به بهداشت و سلامت، ضرورت اندازهگیری مقادیر کم داروها، نشانگرهای زیستی و گونههای زیست محیطی روز به روز بیشتر احساس میشود.
وی با اشاره به اجرای پروژه تحقیقاتی در این زمینه یادآور شد: در این راستا طرح مطالعاتی با عنوان«توسعه دانش ساخت حسگرها، ایمونو حسگرها و آپتا حسگرهای الکتروشیمیایی اصلاح شده» به دانش بنیادی در زمینه ساخت ایمونو حسگرها و آپتا حسگرها برای تشخیص زودرس بیماریها دست یافتیم.
اردکانی با اشاره به جزییات این طرح پژوهشی، خاطرنشان کرد: برای این منظور در این پژوهش از نانو ذرات فلزی مختلف، نانو کامپوزیتها، اصلاحگرهای آلی، پلیمری، رشتههایDNA ، آنتی بادی و نانومواد بر پایه مواد کربنی و مایعات یونی برای ساخت و اصلاح انواع حسگرها استفاده کردیم.
مظلوم اردکانی، آپتا حسگرها را حسگرهایی دانست که بر اساس آنتی ژنها و آنتی بادیها اقدام به شناسایی بیماریها میکند و خاطرنشان کرد: ایمونو حسگرها ترکیبی از آنتی ژن - آنتی بادی و آپتا حسگرها ترکیبی از آپتامرها هستند که میتوانند در آینده نویدبخش تشخیص سریع بسیاری از بیماریها باشد به طوری که مثلا اگر سرطان 5 مرحله داشته باشد استفاده از این سیستم میتواند در مرحله اول بیماری را تشخیص دهد.
محقق این طرح به بیان نحوه عملکرد حسگرهای تولید شده پرداخت و یادآور شد: در این طرح تحقیقاتی با استفاده از حسگر تولید شده موفق به بررسی تشخیص توالی، نقص، جهش و هیبریداسیون در مولکول DNA ، تشخیص نشانگرهای سرطان و سلولهای توموری، برهم کنشهای آنتی ژن - آنتی بادی، بررسی اثر دارو بر فرآیندهای بیولوژیکی، اندازه گیری داروهای مختلف در نمونههای حقیقی مانند خون و ادرار و اندازه گیری آلایندههای مختلف شدیم.
به گفته وی در اکثر موارد، حسگرها دارای پاسخهای الکتروشیمیایی مناسب از نظر تجزیه بودند.
این عضو هیات علمی دانشگاه یزد اضافه کرد: از آنجایی که در تولید این حسگر بخشی از مواد زیستی مانند آنتی ژن، آنتی بادی، آپتامر، آنزیمها و نانو مواد همراه با پلیمرهای هادی استفاده شد از این رو تشخیص زودرس بیماریهایی مانند بیماریهای عفونی، ایدز و سرطانها از طریق آن در آینده امکان پذیر خواهد بود.
اردکانی تاکید کرد: از طریق دانش بنیادی که به دست آوردهایم در آینده میتوانیم با تجاری سازی این محصول، کار تشخیص بیماریها را زودتر، سهلتر و با قیمت پایینتر انجام دهیم.
به گزارش ایسنا، حسگرهایی که در ساخت آن از نانو ذرات طلا استفاده شده باشند، قادر هستند مقادیر بسیار کم پروتئینهای سرطانی را در مراحل اولیه بیماری تشخیص دهند. از این حسگرها میتوان در علوم مختلف داروسازی، تشخیص پزشکی و مراقبتهای بهداشتی استفاده کرد.
تشخیص زودهنگام بیماری سرطان عاملی تعیین کننده در کنترل موفقیت آمیز این بیماری است. ولی روشهای معمول شناسایی نشانگرهای سرطانی، روشهای پیچیده و کند آزمایشگاهی هستند ضمن آنکه از دقت کافی برخوردار نیستند.
در سالهای اخیر برای تشخیص پروتئینهای سرطانی، توجه محققان به حسگرهایی به نام «آپتا حسگر» ها جلب شده است؛ چرا که این حسگرها بسیار حساس هستند و مراحل ساخت ساده و کم هزینهای دارند.
آپتا حسگرها بر پایه رشتههای کوتاهی از DNA و RNA به نام آپتامر تولید میشوند.
این تحقیقات نیز زمینه مطالعات دکتر محمد مظلوم اردکانی عضو هیات علمی دانشگاه یزد و همکارانش قرار گرفته است. وی دانش آموخته رشته شیمی تجزیه از دانشگاه اصفهان و موفق به کسب افتخار پژوهشگر برتر کشور در سال 91 و استاد نمونه کشور در سال 90 شده است.
وی علاوه بر چاپ و ارائه بیش از 200 عنوان مقاله در مجلات معتبر و همایشهای علمی داخلی و خارجی، موفق به ثبت اختراع حسگر الکتروشیمیایی با بهره مندی از مزایای نانو تیتانیوم دی اکسید شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.